-*(شهرمهربان)*-

ساخت وبلاگ

خوب . . .

خیلی چیزها می‌تونم بنویسم.

از خودم. از امروز. از تجربیات این چند وقت... اما ترجیح میدم { امروز } فقط همین چند خط باشه.

روزت شاد

+ نوشته شده در  جمعه نوزدهم اسفند ۱۴۰۱ساعت 8:18&nbsp توسط ، مجروح الیگودرزی ،   | 

-*(شهرمهربان)*-...
ما را در سایت -*(شهرمهربان)*- دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8meteor950 بازدید : 54 تاريخ : جمعه 19 اسفند 1401 ساعت: 10:59

این‌جا، کم‌تر یک(یاچند) فنجون قهوه دور هم -*(شهرمهربان)*-...
ما را در سایت -*(شهرمهربان)*- دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8meteor950 بازدید : 75 تاريخ : دوشنبه 17 بهمن 1401 ساعت: 5:50

برای اینترنت تاریک و فضاهائی که در حالت عادی قابل دسترس نیستند. تعریف‌های زیادی شده.به نکات فنی‌اش کاری ندارم. فقط گمونم یکی‌اش همین‌جا باشه.همین وبلاگ‌های ذاغارتی که یک زمانی هرروز آپدیت می‌کردیم و هوارتا کامنت و احوال‌پرسی هم بابت هر نوشته دریافت می‌کردیم. الآن و از خیلی وقت قبل گرد مرگ پاشیده شده روی همه‌شون. اصلا کسی حال خوندن نداره. نوشتن که دیگه بماند. مطمئن هستم رمز دسترسی به هزاران حساب بانکی رو هم بدون محافظت توی یک وبلاگ بذاری از گاوصندوق جاش امن‌تره. چون هیشکی نمیاد سراغش و نخواهد خواند. شاید گهگاه همین کار رو هم کردم. یک چیزهائی رو که برای خودم میخوام بنویسم. همین‌جا بنویسم. امن و امان. + نوشته شده در  شنبه بیست و هشتم تیر ۱۳۹۹ساعت 4:28&nbsp توسط ، مجروح الیگودرزی ،   |  -*(شهرمهربان)*-...ادامه مطلب
ما را در سایت -*(شهرمهربان)*- دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8meteor950 بازدید : 125 تاريخ : چهارشنبه 25 خرداد 1401 ساعت: 14:51

همیشه یک دوره‌ی انکار و شک هست که با خودت می‌گوئی نباید این باشد. از اولین نشانه‌ی عجیب(و گاهی نامربوط) تا زمانی راضی به تست میشوی وتا اس‌ام‌اس مثبت بودن را دریافت می‌کنی.حس عجیبیه. بعد ۱۳ روز تمام. اولین غذا خوردن(یعنی بیشتر ازیک‌قاشق و بدون تهوع) رو تجربه کنی. امیدوارم هیچ کس تجربه نکنه. دوهفته‌ی جهنمی روگذروندم. اما بدم نمیاد از بعضی تجربیاتش بنویسم. چیزهای عجیبی که خودم هم باورم نمیشد روزی لمس بکنم. با #پانگولین میذارم هرکی حوصله نداشت؟ نخونهشاید نوشته باشم. امّا مبتلا شدن صدها راه داره. خودم داشتم مغرور میشدم که چطور با کمی رعایت در این ۱۳ چهارده ماه همیشه در امان بوده‌ام و آنها که آلوده می‌شوند؟ فلان و فلان. درآخر همسرم(معلوم نشد از کِی؟ و چطور؟؟) ناقل بی‌علامت شده بود. و خلاصتوی این یک‌هفته فهمیدم اغلب مردم توهم یک دوره ابتلا و خوب‌‌شدن را(بدون تست) در ماه‌های گذشته دارند. تقریبا، تنها ملاک تشخیص وادعای قطعی همگی، از بین رفتن موقت حس بویایی است. گویا چیزی به اسم زکام فراموش شده. ولی کرونا پرستیژ داردتجربه‌ی عجیب دیگرم این که حس میکردم ویروس با تک‌تک سلولهای مغزم ارتباط دارد. توصیف آن مشکل است بارها به آن فکر کردم تا فرق آن را با توهم وهذیان تشخیص دهم ولی هنوز اطمینان دارم برای حمله به هربخش بدن ازقبل تصمیم واستراتژی در مغز انجام میشد۱. آمپول اتوماتیک توسط بچه‌ی ده‌ساله، آنلاکد ۲. خوردن آمپول عضلانی ۸سی‌سی‌توسط بچه‌ی ده‌ساله، آنلاکدیکی اومد دم در احوال‌پرسی. سِرم به دست، بافاصله ایستادم وکمی سوالاتش را جواب دادم. پرسید اگر اینجوربوده! حالا چرا ایستادی؟ به سرُم اشاره کردم، گفتم باچیزائی که دادن ریختم توی این به خرمرده هم بزنی؟ پامیشه راه می‌افته. گفت: خوب البتهاین چند رو -*(شهرمهربان)*-...ادامه مطلب
ما را در سایت -*(شهرمهربان)*- دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8meteor950 بازدید : 109 تاريخ : چهارشنبه 25 خرداد 1401 ساعت: 14:51

برای اینترنت تاریک و فضاهائی که در حالت عادی قابل دسترس نیستند. تعریف‌های زیادی شده.به نکات فنی‌اش کاری ندارم. فقط گمونم یکی‌اش همین‌جا باشه.همین وبلاگ‌های ذاغارتی که یک زمانی هرروز آپدیت می‌کردیم و هوارتا کامنت و احوال‌پرسی هم بابت هر نوشته دریافت می‌کردیم. الآن و از خیلی وقت قبل گرد مرگ پاشیده شده روی همه‌شون. اصلا کسی حال خوندن نداره. نوشتن که دیگه بماند. مطمئن هستم رمز دسترسی به هزاران حساب بانکی رو هم بدون محافظت توی یک وبلاگ بذاری از گاوصندوق جاش امن‌تره. چون هیشکی نمیاد سراغش و نخواهد خواند. شاید گهگاه همین کار رو هم کردم. یک چیزهائی رو که برای خودم میخوام بنویسم. همین‌جا بنویسم. امن و امان. + نوشته شده در  شنبه بیست و هشتم تیر ۱۳۹۹ساعت 4:28&nbsp توسط ، مجروح الیگودرزی ،   |  -*(شهرمهربان)*-...ادامه مطلب
ما را در سایت -*(شهرمهربان)*- دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8meteor950 بازدید : 124 تاريخ : پنجشنبه 22 ارديبهشت 1401 ساعت: 23:46

حدود یک هفته گذشتهفکر می کنم کم کم باید یه چیزهایی رو بنویسم که به هرکسی نمیشه گفت.قضیه از اونجا شروع شد که یک سنگ ۵۰ ۶۰ کیلویی رو چند بار جا به جا  کردم فرداش کتفم درد میکردتازه خوشحال بودم که به سیاتیک و دیسکم فشار نیاورده و فقط به یک شانه درد منتهی شده مخصوصاً که روز قبل از اون یک کم داربست برای انگور بسته بودم و کلی روی چهارپایه دریل کاری کرده کرده بودم و سیم بوکسل کشیده بودم. دو روزی در این وضعیت بودم و با کمی ویکس و گرم کردن تسکین پیدا کرد ولی یواش یواش عوارضی مانند آنفولانزا شروع شد بی اشتهایی شدید بدن درد کامل سرگیجه و سردرد و حتی ناتوانی جنسی.به این ویروس منحوس مشکوک بوده و هستم اما به چند دلیل هنوز فقط در حد یک احتمال بهش نگاه می کنم یکی اینکه اعضای خانواده هیچکدام عوارضی نشان نداده‌‌اند از طرف دیگر نیمچه قرنطینه‌ای در اتاق خودم هستم و حداقل ارتباط را با دیگران دارماز جنبه دیگر تا جایی که می‌دانم هیچ درمانی وجود ندارد و تست دادن بجز یک بازی با آمار و گزارش های بهداشت تاثیر دیگری نداردخلاصه اینکه روز به روز وضعیتنم و خیمتر شده و دردهایم شدیدتر. دیگر مسکن ها را دوتا دوتا میخورم و چند تا قرص خواب آور هم که داشتم خوردم تا این یک هفته را هرطور بود بگذرانمدیشب برای اولین بار فشار و تنگی نفس خفیفی در سینه‌ام حس کردم. همراه با کمی خس خس خفیفی  ته گلویم حس کردم طبق معمول که شب ها دردها اوج می گیرد و روز ها آرام تر است صبح هیچ خبری نبود نسبت به روزهای قبل سرحال تر هستم فقط حس می کنم شکم و صورتم به شدت آب شده و کاهش وزن داشته داشته ام که با بی اشتهایی و سایر مسائل این چند روز طبیعی به نظر می رسد. هر چه سرچ کردم شرایطی شبیه -*(شهرمهربان)*-...ادامه مطلب
ما را در سایت -*(شهرمهربان)*- دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8meteor950 بازدید : 137 تاريخ : پنجشنبه 22 ارديبهشت 1401 ساعت: 23:46

همیشه یک دوره‌ی انکار و شک هست که با خودت می‌گوئی نباید این باشد. از اولین نشانه‌ی عجیب(و گاهی نامربوط) تا زمانی راضی به تست میشوی وتا اس‌ام‌اس مثبت بودن را دریافت می‌کنی.حس عجیبیه. بعد ۱۳ روز تمام. اولین غذا خوردن(یعنی بیشتر ازیک‌قاشق و بدون تهوع) رو تجربه کنی. امیدوارم هیچ کس تجربه نکنه. دوهفته‌ی جهنمی روگذروندم. اما بدم نمیاد از بعضی تجربیاتش بنویسم. چیزهای عجیبی که خودم هم باورم نمیشد روزی لمس بکنم. با #پانگولین میذارم هرکی حوصله نداشت؟ نخونهشاید نوشته باشم. امّا مبتلا شدن صدها راه داره. خودم داشتم مغرور میشدم که چطور با کمی رعایت در این ۱۳ چهارده ماه همیشه در امان بوده‌ام و آنها که آلوده می‌شوند؟ فلان و فلان. درآخر همسرم(معلوم نشد از کِی؟ و چطور؟؟) ناقل بی‌علامت شده بود. و خلاصتوی این یک‌هفته فهمیدم اغلب مردم توهم یک دوره ابتلا و خوب‌‌شدن را(بدون تست) در ماه‌های گذشته دارند. تقریبا، تنها ملاک تشخیص وادعای قطعی همگی، از بین رفتن موقت حس بویایی است. گویا چیزی به اسم زکام فراموش شده. ولی کرونا پرستیژ داردتجربه‌ی عجیب دیگرم این که حس میکردم ویروس با تک‌تک سلولهای مغزم ارتباط دارد. توصیف آن مشکل است بارها به آن فکر کردم تا فرق آن را با توهم وهذیان تشخیص دهم ولی هنوز اطمینان دارم برای حمله به هربخش بدن ازقبل تصمیم واستراتژی در مغز انجام میشد۱. آمپول اتوماتیک توسط بچه‌ی ده‌ساله، آنلاکد ۲. خوردن آمپول عضلانی ۸سی‌سی‌توسط بچه‌ی ده‌ساله، آنلاکدیکی اومد دم در احوال‌پرسی. سِرم به دست، بافاصله ایستادم وکمی سوالاتش را جواب دادم. پرسید اگر اینجوربوده! حالا چرا ایستادی؟ به سرُم اشاره کردم، گفتم باچیزائی که دادن ریختم توی این به خرمرده هم بزنی؟ پامیشه راه می‌افته. گفت: خوب البتهاین چند رو -*(شهرمهربان)*-...ادامه مطلب
ما را در سایت -*(شهرمهربان)*- دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8meteor950 بازدید : 145 تاريخ : پنجشنبه 22 ارديبهشت 1401 ساعت: 23:46

نوشیدنی قهوه به انواع مختلفی تقسیم می‌شود و برای تهیه‌ی بعضی انواعِ آن، تجهیزات خاصی لازم است.اوّل: « قهوه‌های آماده». مانند نسکافه و نوشیدنی‌های ترکیبی. که اغلب در بسته‌بندی‌های ساشه‌ای تک‌نفره عرضه -*(شهرمهربان)*-...ادامه مطلب
ما را در سایت -*(شهرمهربان)*- دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8meteor950 بازدید : 161 تاريخ : يکشنبه 13 بهمن 1398 ساعت: 12:56

زمین خوردی؟   بلند شو

زمین، تو‌ رو خورد ! دیگه نمی‌تونی

-*(شهرمهربان)*-...
ما را در سایت -*(شهرمهربان)*- دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8meteor950 بازدید : 149 تاريخ : يکشنبه 21 مهر 1398 ساعت: 22:26

یک زمانی با این داستان‌های انگیزشی چه صفائی می کردیم. اما بعدا که دیدم خیلی‌ها تنها چیزهائی که می‌خوانند همین چیزهاست و تاثیر هرکدام بر آن‌ها بیشتر از یکی‌دو روز نیست. با دیدن هر کدام دل‌زده می‌شدم. و -*(شهرمهربان)*-...ادامه مطلب
ما را در سایت -*(شهرمهربان)*- دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8meteor950 بازدید : 152 تاريخ : يکشنبه 21 مهر 1398 ساعت: 22:26